خانه ام همین است که می بینی...
سه شنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۳۷ ق.ظ
خانه ی من همین است
که می بینی...
بدون نرده ،
با پنجره هایی بی پرده
لب هایی پر خنده
و قلبی از عشق آکنده
اما دلم که بگیرد...
دست دنیا را می گیرم و
در چند واژه چنان جا می دهم
که تمام دار و ندارش
پیراهنی باشد از شعر
به رنگ دردهایش...
و بعد
دوباره به همان خانه باز می گردم!
به خانه ای
پر از ترانه های سپید
و فرشی با طرح امید
چراغی فروزانتر از خورشید
و آشپزخانه ای با بوی عید!
خانه ی من همین است
که می بینی!
( شفیقه طهماسبی )
۹۵/۰۵/۲۶