کسی باید باشد...
پنجشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۱۹ ق.ظ
یکی باید باشد
که بیاید و
دستِ حرفهای دل شعر را بگیرد
روی نیمکت هایی که
با عطر غرور بنفشه ها پر شده
بنشاند
و با ساز باران برایش از آشتیِ زمین و آسمان بگوید...
کسی که بر سینه اش
عطر مریم ها سنجاق شده
و پاشنه ی کفش اش
آوازِ عاشقانه ی کوچه ها را بفهمد...
کسی باید باشد
که بیاید و قلم را در خاک قلمه
و برای همه ی عاشقانه های مچاله بر زمین
دعای شکوفه بخواند!
کسی باید باشد...
به امید ظهورش در جمعه های بی کسی...
۹۵/۰۵/۲۱