پنجره ی خیس

به قلم شفیقه طهماسبی

پنجره ی خیس

به قلم شفیقه طهماسبی

پنجره ی خیس

استفاده از اشعار با ذکر نام نویسنده بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

برای درست کردن "تَرکه"

ساقه حوصله ام را نشکن!

برگهای سبز حُرمت دارند...

 

 

(شفیقه طهماسبی)

۰ نظر ۰۸ مرداد ۰۱ ، ۲۱:۴۵
شفیقه طهماسبی

 

 

مرا از سکوتم می شناسی

از نگاهم

و حتی نفس هایم!

مانند پروانه ای که

از میان هزار و یک گل روییده در باغ

معشوقه اش را می شناسد...

 

 

( شفیقه طهماسبی )

-از مجموعه هاله ی طلوع

۰ نظر ۰۴ خرداد ۰۱ ، ۱۵:۵۵
شفیقه طهماسبی

اگر می بینی

که هر روز دم پنجره ای باز

چشم به آسمان دوخته ام

تعجب نکن

عادت کرده ام هر صبح

حوصله ام را دور گردن نسیم بپیچم

ابرها را از کلاه بهانه هایم بیرون بکشم

و آنقدر منتظر بمانم

تا شاید باران بگیرد...

 

 

-از مجموعه خاطرات شبنم گرفته

( شفیقه طهماسبی )

۱ نظر ۲۲ اسفند ۰۰ ، ۱۹:۳۱
شفیقه طهماسبی

به تعداد گل های جهان

پروانه می شوم

وقتی به هوای هَرَسِ خستگی هایم

باغبان عشق می شوی!

 

 

-ازمجموعه هاله ی طلوع

( شفیقه طهماسبی )

۰ نظر ۱۹ اسفند ۰۰ ، ۲۲:۴۲
شفیقه طهماسبی

رسیده ایم به غروب!

انتهای سفر

و آغاز زندگی...

 

 

-از مجموعه پنجره خیس

(شفیقه طهماسبی)

۰ نظر ۱۶ اسفند ۰۰ ، ۱۹:۴۰
شفیقه طهماسبی

می گویند:

رفیق، کهنه اش

خانه، قدیمی اش

ترانه، سنتی اش

شراب، هفت ساله اش...

و تو

چنان "قدیمی" به دلم نشسته ای

که هیچ عشقی چنین دوست داشتنی به عمر خود ندیده است!

 

 

-از مجموعه هاله طلوع

( شفیقه طهماسبی )

۰ نظر ۱۴ اسفند ۰۰ ، ۰۸:۴۷
شفیقه طهماسبی

قصه ای بگو پر از طلوع

ترانه ای بخوان پر از پرواز

می خواهم روزمان با عشق بخیر شود!

 

 

-از مجموعه هاله ی طلوع

 (شفیقه طهماسبی )

۰ نظر ۱۱ اسفند ۰۰ ، ۰۹:۳۰
شفیقه طهماسبی

 

ابر مهربانی ات

همیشه پا به ماهِ گلهای سرخ بود

یادت بخیر پدر!

 

 

(شفیقه طهماسبی )

-از مجموعه خاطرات شبنم گرفته

۰ نظر ۰۹ اسفند ۰۰ ، ۰۹:۳۱
شفیقه طهماسبی

هر روز می خوانمت

هزاران بار

میان عطر گل های اطلسی

روی برگ های لطیف بیدمجنون

و بعد از باران

روی درخشش رنگین کمانی که

از کلامت تا قلب من پل زده

 

هر روز می خواهمت

با لبخندی که روی واژه واژه ی عاشقانه هایم

برایت طرح بوسه می کشد

 

باید برای این دوست داشتن های بهاری کاری کرد

مثلا خانه های ساخت با دیوارهای بلند

آنقدر بلند که هیچ سوزی در آن رخنه نکند

 

زندگی در کنار هم

فصل قشنگی است که

در تمام سال گل از گلش می شکفد!

 

 

-از مجموعه ی هاله ی طلوع

( شفیقه طهماسبی )

 

 

۰ نظر ۰۵ فروردين ۹۹ ، ۲۰:۴۷
شفیقه طهماسبی

 

نسیمی که

از لابه لای لبخندهایت می وزد

بوی بهار می دهد

می بینی دخترم؟

فصلها هم می دانند

بهترین جا برای شکفتنِ گل،

صورتِ ماهِ توست...

 

 

 

(شفیقه طهماسبی)

به تاریخ 29 بهمن 1398

۰ نظر ۰۱ اسفند ۹۸ ، ۲۲:۵۳
شفیقه طهماسبی