پنجره ی خیس

به قلم شفیقه طهماسبی

پنجره ی خیس

به قلم شفیقه طهماسبی

پنجره ی خیس

استفاده از اشعار با ذکر نام نویسنده بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

از پنجره های خطر دور شدم

اما باز چشمهایم

از دفتر کبری خیس تر است...


(شفیقه طهماسبی )

۰ نظر ۲۳ شهریور ۹۴ ، ۱۹:۱۲
شفیقه طهماسبی

برگ زردی که بوسه به هر بادی دهد و

تن به هر خاکی ساید

جایش جز زیر پای عابران نیست...




( شفیقه طهماسبی)


۰ نظر ۲۳ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۲۵
شفیقه طهماسبی
دل آشوبی پاییز
به لطف بادها
در نگاه آخر شهریور روییده



( شفیقه طهماسبی )


۰ نظر ۲۳ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۲۲
شفیقه طهماسبی
نقاش شده ام با سبکی نو!
طرح بودنت را می کشم
بر غبار دلتنگی نشسته بر دامن زندگی ...







(شفیقه طهماسبی )

- پدرانه -


۰ نظر ۲۳ شهریور ۹۴ ، ۰۷:۵۷
شفیقه طهماسبی

این روزها

حال پرچمی را دارم

که به ساز هیچ بادی نمی رقصد...





(شفیقه طهماسبی)

۰ نظر ۲۲ شهریور ۹۴ ، ۱۸:۴۸
شفیقه طهماسبی

شهریور برایم
مچاله ای ست از یک درام واقعی
با هنرنمایی لبخندهای وصله داری که
خوب می دانستند چگونه بی صداترین واژه ها را
تبدیل به آوازی کنند خوش،
در گلوی آدمکهای خیمه شب بازی...



با سبزترین زمزمه ی دشت ناز قلبهاشان
شیره از سنگ گرفتند



پشت به بی پرده ترین پنجره،
لگد بر گلدانی زدند
که سجده گاه لاله های واژگونی بود
روییده در سهمِ خاکِ شمعدانی های سرخ...



و پاشنه بر گلویی فشردند
که نگاهش،
آرامشی بود برای وحشت سایه های فراری
و لبخندش،
گلستانی برای جهنم دروغگویان....



ملکه ی برفها که باشی
کاری ندارد بیرون کشیدن یک گل یخ
از خاکِ آفتاب سوخته ی دلهای یخی...!




نوشته ای متاثر از وقایع  شهریور سیاه
( شفیقه طهماسبی)

۰ نظر ۱۸ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۴۶
شفیقه طهماسبی
اگر باد،
موافق می وزید
کشتی به گِل نشسته ام
اینک راهی بود...




۳ نظر ۱۶ شهریور ۹۴ ، ۱۸:۲۹
شفیقه طهماسبی