گاهی باید نشنیده گرفت
حرفهایی را که بوی عرق شان
مشامِ مهربانی را می آزارد...
گاهی باید ندیده،
رد شد از لبخندهایی که
تنها اثر انگشتی هستند ساختگی
از دوست داشتن ها...
گاهی باید نرسیده، به بیراهه زد
از جاده هایی که
در سر هوس رسیدن به مرداب را دارند...
گویا این روزها
حال اهالی دنیا خوب نیست...
از مجموعه ی پنجره ی خیس
#شفیقه_طهماسبی
💫 @shafigheh_tahmasebi 💫
از پشت کدام پنجره
به گذر هیاهوی دنیا خیره مانده ای؟
اینجا
میان صداهایی که سکوت مِهر را می پرستند
کسی نام همه ی فصل ها را پاییز گذاشته است
شوق زندگی را
از حافظه ی کاجها بیرون می کشد
و روزهای عمرش را می دود
تا جنجال روزگار را
از آنجایی که تو ایستاده ای ببیند
اینجا کسی مثل تو
به شایعه ی بودن ها و ماندن ها
ساده لبخند می زند
رد می شود و هوای تقدیر را
باعشق نفس می کشد...
مرا
که در سرزمین پاییزی ات
کوچ را فراموش،
و با دیدن رویایت در خواب،
گرم می شوم
از یاد مبر...
-از مجموعه ی خاطرات شبنم گرفته
#شفیقه_طهماسبی
💫 @shafigheh_tahmasebi 💫