![](http://bayanbox.ir/view/2693462042878728639/228-10003P2.jpg)
احوالم را نپرسیده
کف دستم را خوانده ای
یا فال نانوشته بر پیشانی ام را ؟
اینقدر دم نزن
از ثانیه هایی که مقصدشان
آخر خط است...
دیگر خسته ام!
از شعله های برآمده از قلب زمین
که عقدشان را در آسمان
با دود بسته اند...
بی خیال نان و نمک!
گذشت زمانی که
تن گندمزار را به نام داس
می لرزاندند ...
در روزگاری که ابرها
باردارِ سنگ اند
...
گنجشک ها نیز
گوشتخوار می شوند...!
( شفیقه طهماسبی )
_ این اثر مخاطب خاص دارد و هیچگونه ارتباطی با محیط مجازی و دوستان ادیب و نویسندگان محترم آن ندارد! _